- مشخصات کتاب
- زمزمههای آسمانی
- ای ریسمان رهایی از مرداب/حمیده رضائی
- عشق تو مهر است/تیمور آقا محمّدی
- خیال وصل/حورا طوسی
- «لبانم میسوزد به گفتن حرفی که در سینه دارم»
- لبریز یاد توام/اکرم کامرانی اقدام
- تو را میخواهم .../الهام نوری
- «اگر تو... دروازههای بخشندگیات را نگشایی»
- شرمساری/محمد سعیدی
- شکایتنامه/محمدحسین قدیری
- از هابیل تا کنون/نزهت بادی
- - مهربانترین واژه -/محدثه رضایی
- به پیشگاه تو آمدهام/خدیجه پنجی
- خدای سبزههای باران خورده/اکرم کامرانی اقدام
- آفرینش(زمین)
- بر شاخههای نور
- جلای جان (کظم غیظ)
- شهد وصال
- زخم زیتون
- از دریچه زمان
- اشاره
- آغاز هفته حج
- افراشتهتر از تمام پرچمهای جهان/حسین هدایتی
- تا نالههای مرا سنگها بشنوند/مریم سقلاطونی
- کهربای عشق/محمدحسین قدیری
- ایستگاه اجابت باران/مریم سقلاطونی
- اینک من آمده ام/مهناز السادات حکیمیان
- بزرگترین اجتماع مسلمانان جهان/سیدعلی پورطباطبایی
- زیر ناودان ابریشم و سیب/مریم سقلاطونی
- حج؛زیارت دل/حبیب مقیمی
- از این مجاورت ناب بر نمیخیزم/مریم سقلاطونی
- میلاد حضرت عیسی علیهالسلام
- میلاد حضرت معصومه علیهاالسلام
- باران/مهدی میچانی فراهانی
- «بوی زهرا»/داوود خان احمدی
- ای شهر گلایول و لبخند/مریم سقلاطونی
- گلباران/ابراهیم قبله آرباطان
- در بزرگیات محو میشوم/خدیجه پنجی
- بگو کیستی؟/محمدحسین قدیری
- بانوی باغ روشنایی!/نزهت بادی
- مسافر غربت/حورا طوسی
- و «معصومه».../حمزه کریمخانی
- تکرار روشنی/محدثه رضایی
- «بانوی اجابت»/عاطفه خرمی
- تجدید بنای کعبه توسط حضرت ابراهیم علیهالسلام
- درگذشت سید بن طاووس
- آغاز سال 2004 میلادی
- پیام تاریخی امام خمینی به گورباچف
- میلاد امام رضا علیهالسلام
- درگذشت جهان پهلوان تختی
- اجرای رسمی طرح استعماری کشف حجاب
- قتل میرزا تقیخان امیرکبیر
- قیام خونین مردم قم
- تبعید حضرت امام موسی کاظم علیهالسلام از مدینه به قم
- فرار شاه خائن
- شهادت نواب صفوی
- حرکت حضرت امام رضا علیهالسلام از مدینه به خراسان
- تو را من چشم در راهم
- آقای سبزپوش بیا!/محمد سعیدی
- تا نواحی مقدس صلوات/مریم سقلاطونی
- فریاد دریچههای بسته/حمیده رضایی
- بهانه ناپیدا/محمد کامرانی اقدام
- پیراهن وصال/محمدحسین قدیری
- هان مشو نومید.../داوود خان احمدی
- سوار بر شانههای خیس باران/حبیب مقیمی
- تا تو برگردی/محمد سعیدی
- اشکهای دلتنگی/محمدحسین قدیری
- روز عدالت و عاطفه و صداقت/عاطفه خرمی
- صداقت/عاطفه خرمی
- تو منتظر مایی/حمزه کریمخانی
- کشتی دعا/محمدحسین قدیری
- واژههای انتظار/محدّثه رضایی
فصلنامه اشارات - شماره 56
مشخصات کتاب
اشارات 56
عنوان و نام پدیدآور:اشارات[پیایند: مجله]
مشخصات نشر:قم؛ تهران؛ مشهد: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1384 -
فاصله انتشار:ماهانه
شاپا:1735-7403
شاپای اشتباه:1735-7402
یادداشت:این نشریه در بعضی از شماره ها با توجه به ایام خاص با عنوان "اشارات ایام" منتشر می شود.
یادداشت:صاحب امتیاز: اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه
مدیرمسئول: داوود رجبی نیا
سردبیر: علی حسینی ایمنی
مدیرمسئول دوره جدید: علیرضا رنجبر
عنوان دیگر:اشارات ایام
موضوع:ادبیات فارسی -- نشریات ادواری
ادبیات فارسی-- قرن14--نشریات ادواری
اسلام و ادبیات-- نشریات ادواری
شناسه افزوده:رجبی نیا، داود، 1347 -، مدیر مسئول
حسینی ایمنی، سیدعلی، 1351 -، سردبیر
شناسه افزوده:صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. مرکز پژوهشهای اسلامی
رده بندی کنگره:PIR4001
رده بندی د...:906205/0فا8
شماره کتابشناسی ملی:1304711
دسترسی و محل الکترونیکی:Esharat@IRIB.ir
زبان متن نوشتاری یا گفتاری و مانند آن:فارسی
ص: 1
زمزمه های آسمانی
ای ریسمان رهایی از مرداب/حمیده رضائی
دست های قنوتم آن قدر بالا رفته اند که آسمان را در مشت می فشارم.
بهار در انگشت هایم جوانه می زند و یاد تو بر لبم زمزمه می شود.
خدایا! این رزوها، دلتنگی هایم آن قدر زیاد شده اند که جز یاد و نام تو پایانی نخواهند داشت.
پروردگارا! هیچ کس جز تو صدایم را نمی شنود.
در مکرّر این روزها و شب ها، جز سجّاده نیایشم، پناهگاهی برای رهایی نمی بینم؛ بگذار به لطف تو پناه ببرم.
رشته سپیده دمان شوق، در پنجه هایم می غلتد. هوای پیرامونم بوی شکوفه های سوخته می دهد و چشم های مشتاقم، هنوز خواب دلتنگی هایش را می بیند. پروردگارا! راهی به من نشان بده که به سنگلاخ های جنون، راهی نداشته باشد؛ راهی که پاهای آبله ام در آن، گمراه معصیت نشود.
راهی که نقطه چین ردّ پایم، تا ماه ادامه یابد.
راهی که فانوس های شک در آن سو سو نزنند.
معبودا! جز تو، هیچ دستی به یاری ام بلند نمی شود و جز تو، هیچ ریسمانی مرا از مرداب دنیا نمی رهاند و جز نام تو، هیچ چراغی، تاریکی شب هایم را روشن نمی کند.
خدایا! صدایم را تو می شنوی؛ شب های تاریکم را به لطف حضور تو روشن می خواهم.
دست هایم را آن قدر بالا می برم که صبح، در گودی دست هایم طلوع کند.